گزارش نشست همایش ملی اقتصاد آموزش عالی

سومین نشست از اولین همایش اقتصاد آموزش عالی با حضور دکتر عبدالحمید علیزاده، دکتر علی خورسندی طاسکوه و امیرحسین چیتساز زاده با موضوع دانشجویان بینالمللی در ایران، آمار و موانع توسعه بهصورت حضوری و آنلاین در پژوهشکده مطالعات فناوری برگزار شد.
ابتدای جلسه دکتر محمد خادمی دبیر نشست با توضیح اینکه نشست اول از اولین همایش ملی اقتصاد آموزش عالی با موضوع سازوکارهای تأمین مالی نظام آموزش عالی ایران مبتنی بر ظرفیتهای نقشه جامع علمی کشور و نشست دوم با موضوع سازوکارها و مدلهای تخصیص منابع در نظام آموزش عالی با رویکرد تأمین و تخصیص منابع برگزار شد.
در ادامه وی بیان کرد ناظر به همان موضوعات و پازل منطقی که در مسیر تحول و تحقق در نظام آموزش عالی متصور میشویم و با توجه به اینکه تعاملات بینالملل عبور به سمت آموزش عالی بینالملل یک مزیت و فرصت است که ما تلاش کردیم که به این فرصت از عینک اقتصاد آموزش عالی نگاه کنیم و این فرصت بتواند که کمک کند به دانشگاههای ما و به برخی از چالشهایی که با آن مواجه هستیم بتواند غلبه کند درواقع نگاه ما و رویکرد این است که اساساً به این موضوع بپردازیم که چه چالشها و فرصتهایی در این حوزه از منظر جذب دانشجویان بینالملل بهعنوان یکی از ارکان بینالمللی سازی آموزش عالی و دوم چه نگاهی اقتصادی میتوان به این موضوع داشت که چه فرصتی میتوان از این منظر خلق کرد؟
در ادامه امیرحسین چیتساز زاده به ارائه نکات در رابطه با اهمیت توجه به دانشجویان بینالمللی پرداخت و ذکر کرد که دانشجویان بینالمللی از سه منظر میتوانند برای کشور دارای اهمیت باشند:
- اهمیت اقتصادی: نیروی انسانی تربیتشده در سطوح بالای تحصیلات تکمیلی پتانسیل قابلتوجهی برای گشودن درهای آموزش عالی کشور در جهت کاهش اتکا اقتصاد کشور به نفت دارد.
- اهمیت فرهنگی و اجتماعی: تربیت افرادی علاقهمند به ایران و مذهب تشیع در کشورهای منطقه که میتوانند حافظ منافع بلندمدت کشور باشند با توجه به سابقه طولانیمدت تاریخی و فرهنگ غنی دینی و مذهبی کشور
- اهمیت علمی و تکنولوژیک: در صورت تداوم جذب دانشجویان بینالمللی تا سطح دانشجویان کشورهای صاحب تکنولوژی روز و تسهیل تدریس اساتید خارجی در دانشگاههای ایران، زمینه برای انتقال فناوریهای جدید و همکاریهای علمی در میانمدت و بلندمدت فراهمتر میگردد.
وی در ادامه با بیان جملاتی از موسسه نفسا با این مضمون که دانشجویان بینالمللی شغل میآفرینند پژوهش را بهپیش میبرند کلاسهایمان را قوی میکنند امنیت ملی را تقویت میکنند و تبدیل به بزرگترین سرمایههای سیاست خارجی امریکا میشوند. اهمیت جذب دانشجویان بینالمللی در سطح کشورها و رقابت بر سر این موضوع را از طریق بهبود سیاستها، محیط آکادمیک و محیط زندگی برای دانشجویان بینالملل میرساند.
مدیر برنامه آفاق به تحلیل بازار جهانی دانشجویان بینالمللی از جهت عرضه و تقاضا پرداخت و اظهار کرد:
در طی سالهای قرن بیست و یکم جذب دانشجویان بینالمللی در آمریکا تقریباً دو برابر شده است (از 500 هزار نفر در سال 2000 به 976 هزار نفر در سال 2019) اما علیرغم این افزایش، سهم بازار این کشور در حال کاهش است. ( از 28 به 20 درصد سهم بازار) این روند کاهش سهم بازار برای بریتانیا، آلمان و فرانسه نیز رخداده است.

تصویر شماره 1- بازار جذب دانشجویان بینالمللی در جهان
کشورهایی مانند اتریش و بلژیک از لیست 10 کشور جذاب برای دانشجویان بینالمللی خارجشدهاند و جای خود را به چین و روسیه دادهاند.
تمرکز بازار کمتر شده است. در سال 2000، 18 درصد دانشجویان بینالمللی در مقاصدی غیر از 10 کشور بالای جدول تحصیل میکردند اما در سال 2020 این درصد به 20 درصد رسیده است.

نمودارا- سمت عرضه

نمودار2-سمت تقاضا
سپس به بررسی بازار منطقهای خدمات آموزش عالی پرداخت و اظهار داشت:
بر اساس آخرین آمار مندرج در سایت یونسکو در مورد کشورهای دانشجو پذیر امارات متحده عربی رتبه 8 را با 225339 دانشجو، ترکیه رتبه 11 با 154505 دانشجو، عربستان سعودی رتبه 18 را با 73216 دانشجو و دانشجو دارا میباشد.
در تحلیل منطقهای طرف تقاضا بر اساس آمار یونسکو از سال 2014 تا سال 2019، بیشترین رشد تقاضا برای تحصیلات بینالمللی بدین ترتیب بوده است:
- منطقه آسیای غربی و جنوبی (57 درصد رشد) 2- منطقه آمریکای لاتین و کاراییب (34 درصد رشد) 3- آسیای مرکزی (28 درصد رشد).
در منطقه آسیای مرکزی ترکیه جزو 5 میزبان اول دانشجویان چهار کشور قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان است. بر خلاف این کشور، ایران در جذب دانشجویان تاجیکستانی بهعنوان تنها فارسیزبانان این منطقه ناکام بوده است. بهغیراز کشورهای پیشرو دو کشور جمهوری چک و اوکراین نیز از خارج این منطقه در جذب دانشجویان موفق عمل کردهاند.
در منطقه آسیای غربی ایران تنها میزبان اول دانشجویان افغانستانی با تعداد 13798 است. ترکیه در این 5 منطقه جزو 5 میزبان اول دانشجویان افغانستانی، آذربایجانی و گرجستانی است. بهغیراز کشورهای پیشرو کشورهای اوکراین، هند، عربستان و مالزی از خارج منطقه نیز در جذب دانشجویان این منطقه فعال هستند.
در منطقه آسیای جنوبی، دانشجویان عمدتاً کشورهای پیشرو در مقاصد 5 گانه دانشجویان قرار دارند و پس از آنها نیوزلند و مالزی نیز در جذب دانشجویان این منطقه موفق هستند. در مورد دانشجویان پاکستانی علیرغم رواج زبان فارسی و مذهب شیعه در بخشهایی از این کشور ایران با 384 دانشجو در سال 2019 جایگاهی پایینتر از عربستان و ترکیه با بیش از 2000 دانشجوی پاکستانی دارد.
دانشجویان کشورهای عربی بهجز کشورهای پیشرو در بین کشورهای عربی امارات متحده عربی، عربستان سعودی (45537 دانشجو) و اردن (31340 دانشجو) و در خارج از جهان عرب ترکیه (48842 دانشجو)، مالزی (14904 دانشجو) و اوکراین (7068 دانشجو) را برای ادامه تحصیل ترجیح میدهند. ایران تنها مقصد سوم دانشجویان عراقی و مقصد پنجم دانشجویان لبنانی است.
چیتساز در ادامه سیاست کشورهای ترکیه، عربستان، مالزی را بهعنوان سه کشور موفق در جذب دانشجویان بینالمللی در منطقه بررسی کرد:
ترکیه:

عربستان:

مالزی:

سپس به بیان وضعیت محیط سیاستی و ظرفیتهای کشور ایران را برای جذب دانشجویان بینالمللی پرداخت و گفت: در شرایط تحریم یکی از بهترین راههایی که میتوان از طریق آن به جذب درآمد دلاری برای کشور پرداخت، جذب هر چه بیشتر دانشجویان بینالمللی در رشتههای گوناگون است. باید توجه کرد که اصولاً این شیوه درآمدزایی برای کشور چون نیاز به همراهی بانکهای کشورهای دیگر برای نقلوانتقال پول ندارد از گزند تحریمها نیز به دور خواهد بود.
یکی از معضلات امروز نظام آموزش عالی ایران عدم تطابق تقاضا با عرضه برای تحصیل در دانشگاههاست که باعث به تعطیلی کشیده شدن بعضی واحدهای دانشگاهی در سراسر کشور شده و همچنین پدیده «صندلیهای خالی» را در سایر دانشگاهها ایجاد کرده است.
در منطقه خاورمیانه و در بین کشورهای درحالتوسعه (مبدأ بالقوه برای متقاضیان تحصیل در ایران) آنچه مشهود است تمایل دانشجویان این کشورها به تحصیل در خارج از کشور خود و بهخصوص دانشگاههای برتر غربی است. این دانشجویان به دانشگاههای کشورهایی مانند ترکیه، مالزی، هند، عربستان سعودی، امارت متحده عربی به چشم سکوی پرتاب به دانشگاههای برتر در مقاطع بالاتر نگاه میکنند. دانشگاههای برتر ایران نیز دارای این ظرفیت بالقوه هستند.
در ادامه با مقایسه ظرفیتهای اقتصادی دانشگاههای منطقهای ایران و بررسی مثال هایی از درامد آنها بر اساس دریافت شهریه از دانشجویان بینالمللی، ظرفیت اقتصادی دانشگاه شریف را برای پذیرش دانشجویان بینالمللی تحلیل کرد و گفت:
بهعنوان نمونه دانشگاه صنعتی شریف از برترین دانشگاههای کشور میباشد امکان اخذ شهریهای معادل دانشگاههای شاخص سایر کشورهای منطقه را دارد.
دانشگاه شریف هماکنون 12000 هزار دانشجو دارد که بنا بر برنامه ششم توسعه تا سال 14000، دو درصد از این دانشجویان بایستی از دانشجویان بینالمللی باشند. این تعداد برابر با 240 دانشجو است. درصورتیکه دانشگاه شریف متوسط شهریه دانشگاههای برتر منطقه را از این دانشجویان دریافت نماید میتواند درآمدی نزدیک به 5 میلیون دلار در سال کسب نماید. بودجه دانشگاه شریف در سال 1398، 387 میلیارد تومان بوده است. این درآمد بهغیراز هزینههای شخصی این افراد در جهت اسکان، خوردوخوراک، حملونقل و هزینههای درمانی است.
امیرحسین چیتساز سخنان پایانی خود را به بررسی تحولات مثبت دولت یازدهم و دوازدهم در جذب دانشجویان بینالمللی اختصاص داد و راهکارهای جذب دانشجویان بینالمللی را در کشور را موارد زیر بیان کرد:
- ورود سرفصل پذیرش دانشجویان بینالمللی به سند راهبردی دانشگاهها و اتخاذ راهکارها و برنامههای عملیاتی
- تسهیل فرآیند پذیرش دانشجویان بینالمللی (پیشازاین تأیید صلاحیت تحصیلی و عمومی متقاضیان از ۴۵ تا ۷۰روز طول میکشید امروز در کمتر از ۱۴روز این فرآیند به نتیجه میرسد)
- تشکیل معاونت بینالملل در دانشگاهها و فعال شدن دفاتر سرپرستی دانشجویان بینالمللی
- تشکیل ۱۵ مرکز استانی جهت انجام امور کنسولی دانشجویان بینالمللی
- تسهیل مراحل صدور ویزا برای دانشجویان بینالمللی
- برگزاری منظم جشنواره فرهنگ ملل و آیین نکوداشت دانشجویان بینالمللی
- باز کردن دانشگاههای مراکز استانها واقع در مناطق ممنوعه برای اتباع افغانستان جهت تحصیل دانشجویان این کشور
پس از وی، عبدالحمید علیزاده، معاون همکاریهای علمی بینالمللی وزارت علوم سخنان خود با دو سؤال آغاز کرد
آیا بینالمللی سازی آموزش عالی به دانش نیاز دارد یا به مهارت؟
آیا تکیه آموزش عالی کشور و اقتصاد آمور عالی کشور در موضوع پذیرش دانشجویان بینالمللی یک امر پسندیده است یا نکوهیده؟
وی در پاسخ به سؤال مطرحشده توسط خودش اینگونه اظهار داشت که در این خصوص دو نظریه در نزد افراد ردهبالای وزارت علوم مطرح بوده عدهای اینگونه فکر میکنند که کیفیت آموزش در عرصه آموزش عالی کشور ممکن است در یک رقابت قربانی شود وارد یک چرخه رقابتی بشویم که هدف اصلی آموزش عالی کشور معطل بماند و عدهای دیگر معتقدند با سازوکارها و نظاممندی درستوحسابی و با بهرهگیری از الگوهای موفقی که در دنیا وجود دارد و با حفظ کیفیت به شکوفایی اقتصاد امورش عالی در کشور رسید.
علیزاده در ادامه در راستای سؤال قبلی خود سؤال دیگری مطرح کرد فرض کنیم که شکوفایی اقتصاد آموزش عالی کشور از طریق جذب دانشجوی بینالمللی امری پسندیده باشد برای هدف چگونه باید جلو بریم؟ حال بایدها چیست؟
وی در جواب به سؤال خود اینگونه پاسخ داد که: باید به مقوله مارکتینگ مسلط باشیم که صاحبان علم و رشتههای مربوطه باید به این امر کمک کنند اما قبل از مقوله مارکتینگ یک امر حیاتی وجود دارد که آن امر برندینگ است آموزش عالی ایران در عرصه بینالمللی حرفهای زیادی برای گفتن دارد اما همانند صنعتهای دیگر مثل فرش و پسته و زعفران ایرانی که رقبای ما بعضاً ناتوان ما در تولید در بخش خلق ثروت از ما جلو زدند چون در بحث برندینگ ضعیف عمل کردیم در آموزش عالی هم همینطور است. برای تحقق این امر، لازم است که یک مسیر و خط سیری تعریف شود که با 5 نقطه و 5 ایستگاه باید تکمیل بشود
در ایستگاه اول قرار است که عدهای را سوار قطار کتیم و در مقصد پیاده کنیم اولین و حیاتیترین بخش این بخش نقشه راه برای جذب ما باید به مهارت مسلح و مجهز بشویم ما به مهارت و فرهنگ جذب و به ابزار جذب نیاز داریم ما باید در دل بازار تقاضا برویم متقاضی را شناسایی و جذب کنیم
ایستگاه بعدی که باید به آن توجه کنیم بحث پذیرش هست دانشگاه باید در مقوله پذیرش مهارت داشته باشد در این ایستگاه به مهارت نیاز داریم ما به افرادی نیاز داریم که از روانشناسی بدانند از زبان بینالمللی بدانند و خودشان رفته و دیده و چشیده باشند که اصلاً بدانند تعامل با یک فرد خارجی چگونه است
در ایستگاه سوم در مقوله آموزش باید بازنگری داشته باشیم دانشجوی لیسانسی که از کشور خارجی میگیریم همان درسها و واحدهایی را ارائه میدهیم که به دانشجوی داخلی ارائه میکنیم بعضاً حدود 30 واحد فقط درس عمومی به این دانشجویان میدهیم یا مثلاً در زبان فارسی هنوز قانون و مصوبهای است که اجازه نمیدهد به زبان غیرفارسی آموزش بدهیم فقط برخی از دانشگاهها در برخی از رشتهها میتوانند آموزش به غیر زبان فارسی داشته باشند باید یک اصلاح مصوبه انجام بدهیم و به دانشگاههایی که میتوانند در این حوزه توانمند عمل کنند اختیارات بیشتری بدهیم یا بهکارگیری اساتیدی که دانش و مهارت بینالمللی در حوزه تخصصی خود را دارند روی این افراد سرمایهگذاری کنیم اساتید علاقهمند به این موضوع را در دانشگاهها شناسایی کرده و دانشافزایی و مهارت افزایی داشته باشیم تا بعد از همین سرمایهها در دل دانشگاههایمان استفاده کنیم
و ایستگاه چهارم تحت عنوان پشتیبانی است همانطوری که دانشجوی داخلی نیاز به کانون فرهنگی، امور صنفی کانون، انجمن علمی و .. نیاز دارد دانشجوی بینالمللی که در کشور غریب هست بهطریقاولی به این خدمات نیاز دارد پشتیبانی از منظر عام کلمه را نیاز دارد از منظر فرهنگی از منظر رفاهی از منظر مشاورهای ورزشی مالی از منظر سیاستهای اجتماعی افتتاح حساب در بانک اجاره یک منزل با پاسپورت و …
و در ایستگاه آخر ایستگاهی است که تمامکارهایی که تا الآن در این مسیر و راه انجام دادیم منتهی به نتیجه و انتفاع باید بشود ما باید به این سرمایههایی که به آنها دانش و خدمات دادیم از آنها استفاده کنیم
هدف عالی آموزش عالی کشور از تربیت نیروی انسانی خارجی افزودن بر سفرای علمی فرهنگی و سمپادهای اجتماعی خودش هست.
عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا در پایان سخنان خود با اشاره به تراز آکادمیک بحث خود را اینگونه جمعبندی کرد:
مادر عرصه اقتصاد عبارتی داریم تحت عنوان تراز مالی و تراز اقتصادی مادر آموزش عالی عنوانی را مطرح میکنیم که باید به آن توجه بشود و آن تراز اکادمیک هست نظامهای آموزش عالی کشورهای مختلف باهم ترازهای اکادمیک تعریفشده دارند بهعنوانمثال دو کشور قدرتمند در جذب دانشجوی بینالمللی مثل امریکا و انگلستان دانشجو فرست هم هستند و از mobility program غافل نمیشوند برای حفظ تراز مثبت خودشان این تحرکات را دارند بلوکهای آموزش عالی امروزه در غرب متشکل از امریکا انگلستان استرالیا کانادا فرانسه المان تعریف میشوند که سهم بخش عمده ثروت ناشی از دانشجویان بینالمللی در دنیا را این کشورها تولید و مصرف میکنند
حدود 38 میلیارد دلار یعنی بالای 15 درصد را این یک کشور سهم میبرد اگر کل بودجه آموزش عالی کشور را به دلار تبدیل کنیم و با درآمدی که این کشور دارد یا حتی کشورهای پاییندستی دارند مقایسه کنیم آنوقت پی به نقاط قابلتوجهی میبریم که باید روی آن تأمل کنیم حال تراز اکادمیک ما با بلوک غرب چیست؟ زمانی میتوانیم ادعا کنیم که ترازمان مثبت است که تعداد دانشجویانی که جذب میکنیم از این بلوک از تعداد دانشجویانی که به این بلوک میفرستیم بیشتر باشد.
بلوک دیگر بلوک آسیایی اعم از چین ژاپن مالزی و فیلیپین و هند را در این دسته قرار میدهم آمار و ارقام نشان میدهد که تراز اکادمیک مان را با این بلوک اکادمیک در دنیا هم میتوانیم بسنجیم بلوک نوظهور اروپای شرقی که بعد از فروپاشی جریان کمونیسم، برای خودشان تعریفی داشتند و اصطلاحاً سری در سرها درآوردند مجارستان بلغارستان چک و اوکراین پیشتازان این بلوک هستند بازهم تراز آموزش عالی ما میطلبد که با این بلوک هم مورد ارزیابی قرار بگیرد. بلوک دیگر که اسم آن را خاورمیانه گذاشتم و متشکل از مصر امارات ترکیه عربستان و اردن هست که اینها هم رقبای اصلی ما هستند و بازهم باید پرسید تراز اکادمیک ما با این بلوک و جریان آموزش عالی کجاست؟ حتی از چند کشور میخواهم اسم ببرم که در هیچکدام از این بلوکها نیستند اما به تراز اکادمیک ما با این کشورها هم باید توجه شود مثل کشور آذربایجان ارمنستان
در پایان در مقوله بینالمللی سازی امورش عالی باید گفت نظام آموزش عالی ما بسیار جوان است اما چون درامد ارزی ما از بازار جذب دانشجویان بینالمللی کم است نباید مأیوس شویم البته که معتقدم که در تعریف واقعی بینالمللی سازی امورش عالی، رفتارمان به یک دهه هم نرسیده است شاید گفتارش سابقه بیشتر داشته باشد.
علی خورسندی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه در این همایش سخنان خود را با این جمله آغاز کرد که دانشجویان بینالمللی یکی از کامپوننت های بینالمللی سازی امورش عالی هست و در بحث جذب دانشجویان بینالمللی بحث فقط آوردههای اقتصادی مطرح نیست که البته این آوردههای اقتصادی هم در چند بخش مثل شهریه معیشت زندگی سفر اعضای خانواده، بردن سوغاتی و … تعریف میشود با توجه به تجربه زیسته خودم در کانادا باید بگویم که در هرکدام از این بخشها دولت محاسبه میکرد که چقدر آورده دارد درواقع هر 3 دانشجوی بینالمللی یک شغل ایجاد میکند و این یک نکته مبنایی است.
خورسندی تأکید کرد که اگر بخواهم مجموع صحبتهای امروز را خلاصه کنم آن عدم مطلوبیت دانشگاههای ایران در سطح جهان است و باید این موضوع باید ریشهیابی شود
خورسندی در ادامه با اشاره به اینکه دانشگاههای ایران از این صنعت و تجارت پولساز آموزش عالی جهان بیبهره است گفت: این 38 میلیارد دلاری که کشور امریکا از طریق دریافت شهریه مستقیم دانشجوی بینالمللی دارد یک جز از 4 جز یک کامپوننت هست بهطور مثال باید ببینید در پژوهشهای بینالمللی مشترک چه درامدهای قابلتوجهی دارند
نکته مهمتر وجدیتر که در دانشگاههای ایران مشهود و ناراحتکننده است چند فرهنگی نبودن محیطهای دانشگاهی ما برمیگردد هم به استادان هم دانشجویان بومی وهم به کارکنان ما. در دانشگاههای تورنتو نمازخانه وجود دارد باوجوداینکه یک درصد از دانشجویان مسلمان هستند این یک گشادگی و گشودگی فرهنگی میخواهد آیا سیاستگذار ایرانی اینچنین گشودگی را دارد؟
علی خورسندی اظهار داشت اساسیترین و ریشهایترین ظرفیت در این حوزه، ظرفیت ذهنی است مسئولین وزارتخانههای ایران این عقیده را دارند که بینالمللی شدن با ارزشهای ما سازگار نیست
وی در ادامه به بیان پیشنهادهایی پرداخت و گفت: به عقیده من اولین اتفاقی که باید بیفتد ایجاد یک تفاهم مشترک در دانشگاههای ایران با ستادها بازیگران و کنشگران آموزش عالی است. همچنین باید در نظر داشته باشیم که رویکرد ما در بینالمللی سازی امورش عالی چیست آیا فلسفه و رویکرد ما ارمان گرایی است؟
آیا فلسفه ما کارکردگرایی است یا آموزش گرایی؟باید به این موضوع توجه داشت که تمام کشورهای جهان رویکرد خودشان را مشخص کردند مثلاً کشورهای عربی حوزه خلیجفارس مسئله هویتسازی دارند اصلاً بحث اقتصادی برایشان مطرح نیست. کشورهای آفریقایی و حوزه کارائیب دغدغه برنامه درسی برای تقویت کیفیت آموزششان را دارند میتوان گفت کشورهای انگلو امریکن و انگلاساکسون، دغدغه اقتصادی دارند و 80 درصد درامدها هم از همین 5 کشور انگلوساکسون: امریکا کانادا انگلیس نیوزلند و استرالیا است.
مشکل دیگر ما تأخر سیاستگذاری است ببینید در حوزه برنامه استراتژیک بخشی از کشورهای انگلو امریکن و انگلوسکسن برنامه استراتژیک دارند هر دانشگاهی بهصورت جداگانه برنامه دارد
وزارت علوم ما در سه سال گذشته گزارش داده است که نهتنها ما یک برنامه استراتژیک کلی برای این امر نداریم تنها 30 دانشگاه در ایران برنامه استراتژیک دارند البته بعضی دانشگاهها هم کنار برنامهریزی استراتژیک برنامههای تکنیکال برای بینالمللی شدن هم مینویسند. ما اولین کاری که باید انجام بدهیم این است که باید این تأخر سیاستگذاری و مدیریت که در آموزش عالی داریم را برطرف کنیم و باید به یک تفاهم مشترک بین صف و ستاد برسیم بین کسانی که بازیگران اجرایی هستند و کسانی که بازیگران سیاستی هستند
خورسندی در پایان سخنان خود بیان کرد: مهمترین ارزشافزوده دانشجویان بینالمللی یادگیری فرهنگی است بحث اقتصادی بعدازآن است. دانشجو چه گناهی کرده است که همیشه باید چند واحد را با یک استاد بگذراند یا کنار دانشجویان با ملیت خودش بنشیند حق دارد در کنار دانشجوهای بینالمللی تحصیل کند من 12 استاد داشتم در کانادا از 12 تا کشور بودند به لحاظ تنوع یادگیری این بسیار وحشتناک است که از 9 درس در دانشگاه 5 درس را با یک استاد بگذرانید کاری در دانشگاههای تراز اول ما هم اتفاق میافتد.