الگوهای پذیرش دانشجویان بینالمللی در ایران
سیاست جذب دانشجوی خارجی یکی از راهکارهای مؤثر برای معرفی فرهنگ و تمدن کشور به بیگانگان و ایجاد ارتباط مؤثر با آنان در زمانی است که هر یک زمام امری را در کشور خود به دست گیرند. این مهم زمانی تقق مییابد که داوطلبانی نخبه از کشورهایی که حایز منافع ویژه برای کشور باشند جذب گردند و در طول زمان تحصیل چنان آسایش و آرامشی برای آنان فراهم گردد که با خاطری خوش به کشور خود بازگشته و همواره آرزوی دیدار مجدد و ارتباط مستمر با دوستان خود در کشور محل تحصیل خود داشته باشند. برخورداری از یک الگوی مشخص و منسجم در این زمینه که در طول زمان نیز مورد حک و اصلاح قرار گرفتهباشد عامل مؤثری برای به ثمر نشستن چنین سیاستی و در نتیجه دستیابی به اهداف عالی فرهنگی و سیاسی کشور میباشد. جمهوری اسلامی ایران نیز ار بدو تأسیس خود این رویکرد را در سر لوحه برنامههای فرهنگی خود قرار داد و با تأسیس دانشگاه بینالمللی اسلامی ایران در سال 1362 که بعدها به دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) تغییر نام یافت آن مهم را در سال 1373 به این دانشگاه واگذار نمود تا با تشکیل دبیرخانه مرکزی پذیرش دانشجویان خارجی اقدام کند. اما در سال 1382 سیاست تمرکز زدایی گریبانگیر موضوع پذیرش دانشجوی غیر ایرانی نیز شد و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بطور موازی با دبیرخانه مرکزی، اقدام به دریافت درخواستها و اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان غیر ایرانی نمود و در سال 1384 بدون تعیین تکلیف دبیر خانه مرکزی، کلیه امور مربوط به بورسیه دولتی را به دبیرخانه مستقر در وزارت منتقل کرد و در سال 1385 به کلیه دانشگاههای دولتی و غیر دولتی اجازه داد تا خود رأساً به پذیرش دانشجوی غیر ایرانی با هزینه شخصی اقدام کنند. این مقاله با بررسی الگوی جذب و پذیرش دانشجویان بینالمللی در دانشگاههای ایرانی تلاش میکند تا مسائل و مشکلات قانونی و اجرای این روند را تحلیل نماید و راهکار مناسبی برای جابجایی دانشجو که اولویت نخست بینالمللی کردن آموزش عالی می باشد ارائه نماید.