ارزیابی اثرات آموزش زبان فارسی بر دانشجویان بینالمللی
نشست ارزیابی اثرات آموزش زبان فارسی بر دانشجویان بینالمللی با همکاری پژوهشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و برنامه آفاق از پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف که در تاریخ 17 آذر 1400 بهصورت مجازی برگزار شد.
امیرحسین چیتساز زاده مدیر برنامه آفاق جلسه را با این مقدمه آغاز کرد: «موضوع بینالمللیسازی آموزش عالی نزدیک به 10 سال است که جزو ادبیات رایج در حوزه آموزش عالی ایران قرارگرفته و تلاشهای بسیار زیادی در عرصه علمی و عملی برای تحقق آن صورت گرفته است.» ایشان تصریح کرد که: «با بررسی پژوهشهای این حوزه درمییابیم که عدهای از سیاست پژوهان و پژوهشگران حوزه آموزش عالی معتقد هستند یکی از موانع اصلی جذب دانشجویان بینالمللی در ایران، الزام به تدریس دروس به زبان فارسی هست. در این نشست تلاش بر این است که به ارزیابی سیاست الزام تدریس به زبان فارسی در دانشگاهها به دانشجویان بینالمللی که در سال 1386 در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است بپردازیم.»
پس از وی، اصغرزاده، بحثهای خود را با این سؤال آغاز کرد که: « دانشجویان بینالمللی چه دلایلی برای انتخاب یک کشور بهعنوان کشور مقصد برای ادامه تحصیل دارند؟ دلایلی مانند رتبه دانشگاه، امکان داشتن شغل، بهبود شایستگیها و پتانسیلهای زندگی در کلاس جهانی، ارتباط با جامعه علمی، نزدیک و در دسترس بودن برای خانواده و خانه، توانایی برقراری ارتباط با زبان بینالمللی، مخارج زندگی، داشتن زندگی بهتر و … حال با این مقدمه به سراغ این نکته میرویم که اگر دانشجوی بینالملل بخواهد ایران را بهعنوان مقصد انتخاب کند با چه شرایطی روبرو میشود؟ و چه مؤلفههایی را باید در نظر داشته باشد؟» سپس وی به بررسی جایگاه ایران در بین کشورهای دانشجوپذیر و ارزیابی وضعیت ایران در سطح جهانی پرداخت و ادامه داد: «با توجه به پهنه جغرافیایی کشور و جمعیت آن، تعداد دانشگاههای ایران بسیار زیاد است. ایران در ده کشور اول دنیا به لحاظ تعداد دانشگاه قرار میگیرد و تقریباً 2 هزار دانشگاه و موسسه آموزشی دارد. این نشاندهنده این است که ظرفیت بسیار خوبی برای جذب دانشجوی بینالملل داریم؛ اما تعداد دانشجویان بینالمللی ایران بر اساس آمار یونسکو تقریباً 21 هزار نفر است این در مقایسه با کشور فرانسه که 631 دانشگاه و 200 هزار دانشجوی بینالمللی دارد یعنی ایران یکدهم کشور فرانسه بهعنوان یک کشور موفق در جذب دانشجویان بینالمللی دانشجو پذیرفته است.»
این پژوهشگر حوزه آموزش عالی با بیان اینکه هیچ کشوری از لیست 20 کشور موفق اول دنیا در جذب دانشجوی بینالملل از زبان ملی خود در آموزش به دانشجویان بینالملل استفاده نمیکنند، تأکید داشت استفاده از زبان واسط بینالمللی در جذب دانشجوی بینالمللی تأثیر به سزایی دارد. همچنین وی در راستای اهمیت این مسئله بیان داشت که: «در کشورهای منطقه و در همسایگی ایران مانند کشورهای ترکیه، عربستان سعودی و اردن که به قطبهای بزرگی در جذب دانشجوی بینالملل تبدیلشدهاند به زبان بینالمللی به دانشجویان خارجی خود آموزش میدهند.»
وی با بیان اینکه دانشجوی بینالمللی باید احساس نیاز کند تا بپذیرد به زبان ملی آن کشور در آنجا تحصیل کند به طرح دو سؤال دیگر پرداخت:
1) آیا در دانشگاههای ایران منابع علمی قوی به زبان فارسی و یا نظریهپردازان توانمندی در رشتههای مختلف وجود دارد که متمایز از تألیفات و تصنیفات دیگر کشورهای جهان است که دانشجو برای فهم این منابع و دانشها مجبور به یادگیری زبان فارسی باشد یا این اجبار نابجاست؟
2) آیا ایران کشور ارزانقیمت و دارای قابلیتها و امکانات متمایزی نسبت به دیگر کشورها در جهان است که دانشجویان بینالمللی این مشقت را به خودشان بدهند و زبان فارسی بیاموزند تا در این کشور تحصیل و زندگی کنند؟ پاسخ به این سؤالات منفی است و دانشجویان بینالمللی در ایران پس از فارغالتحصیلی حتی اجازه کار کردن و استفاده از این آموختههای زبانی خود در این کشور را ندارند و پس از خروج از ایران نیز نمیتوانند با کشورهای دیگر در جهان با این زبان ارتباط برقرار کنند. متأسفانه ما برخلاف جریان شنا کردن رو یاد گرفتهایم و آن را در سیاستها اجرا و عملی میکنیم. این رویکرد باعث اتلاف منابع اقتصادی و علمی در بازارهای بینالمللی شده و خسرانهای زیادی به بدنه آموزش عالی کشور وارد میکند. این در حالی است که میتوانیم با استفاده از ظرفیتهایی که در کشور وجود دارد به گسترش سطح علمی کشور و تقویت ارتباطات علمی و همچنین شکوفایی اقتصادی آن کمک کنیم.»
در ادامه این نشست شهره سجادی مسئول برنامهریزی آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان دانشگاه علامه طباطبایی، از تجربههای عملی خود از برخورد با زبانآموزانی که به ایران میآیند سخن گفت. وی به اهداف مختلف غیرفارسیزبانان برای فراگیری زبان فارسی اشاره کرد و مواردی از آشنایی با ادبیات فارسی، فراگیری فقه تشیع و زیارت، تجارت با/در ایران، گردشگری، توسعۀ روابط میان فرهنگی، آشنایی با تاریخ ایران، شرقشناسی و ایرانشناسی، اهداف درمانی و پزشکی، اهداف نظامی، اهداف سیاسی، آشنایی با سینما و هنر ایران و تحصیل را نام برد.
سجادی با تکیه بر زبانآموزانی که بهقصد تحصیل در ایران، اقدام به یادگیری زبان فارسی میکنند به مزایا و معایب انواع شیوههای آموزش پرداخت.
شیوهها | مزایا | معایب |
يادگيري زبان فارسي پيش از ورود به دانشگاه (در كشور مقصد) | 1) داشتن فرصت بیشتر برای یادگیری 2) گسترش روابط اجتماعی 3) یادگیری زبان در بافت زبان کشور مقصد 4) امكان سفرهاي آموزشي و تفريحي 5) امکان آموزش حضوری | 1) سپری کردن زمان بیشتر دور از خانواده 2) امکان از دست دادن شغل و پیدا کردن مشکل معیشتی |
يادگيري زبان فارسي پيش از ورود به دانشگاه (در کشور مبدأ) | 1) کمتر شدن زمان دوری از وطن 2) صرفه اقتصادی بیشتر 3) از دست ندادن شغل 4) تحمل فشار و مشکلات زبانی کمتر در حین تحصیل و مشکلات زبانی کمتر | 1) عدم آشنايي بافرهنگ مقصد 2) عدم تعامل با گويشوران زبان فارسي يا ديگر فارسی آموزان 3) استفاده از زبان مبدأ در تمامي روز و تمرين بسيار كم در فضاي كلاس 4) عدم داشتن فرصت براي انجام تمرين و تكليف و حتي شركت در كلاس 5) مشكلات مجازي بودن كلاسها از قبيل قطعي برق، سرعت كم اينترنت، نداشتن ابزار مناسب |
يادگيري زبان فارسي همزمان با دوره تحصيلي در دانشگاه | 1) كوتاهتر بودن زمان حضور آنها در كشور مقصد 2) انگيزه بيشتر زبانآموزان براي شركت در كلاسهاي تخصصي 3) كمتر شدن هزينهها و مخارج آنها | 1) نداشتن ارتباط با گويشوران فارسیزبان 2) نداشتن ارتباط مفيد با استادان، مدرسان، مسئولان آموزشي، فرهنگي و… 3) عدم درك دروس تخصصي 4) فشار رواني بیشازاندازه براي يادگيري زبان فارسي و در كنار آن دروس تخصصی 5) نداشتن وقت كافي براي درس خواندن، انجام تكليف 6) شوك فرهنگي |
بدون نياز به يادگيري زبان فارسي و يادگيري دروس تخصصي با استفاده از زبان واسط يا مترجم | 1) افراد متقاضي تحصيل در دانشگاه به اين شيوه بسيارند. 2) مناسب برای ممكن است بسياري افراد خود را بينياز از دانستن زبان مقصد بدانند. 3) مناسب افرادي كه براي فرصت مطالعاتي به ايران ميآيند 4) اين افراد بدون نياز به گذراندن زمان زياد در كشور مقصد، ميتوانند تحصيلات خود را در هر مقطعي كه ميخواهند ادامه دهند. | 1) نداشتن ارتباط با گويشوران فارسیزبان و عدم تعامل با اجتماع 2) نداشتن ارتباط مفيد با استادان، مدرسان، مسئولان آموزشي، فرهنگي و… 3) عدم درك دروس تخصصي درصورتیکه استاد به زبان واسط يا مبدأ مسلط نباشد. 4) اتلاف وقت در صورت نداشتن مترجم 5) نداشتن تخصص لازم مترجم برای دروس تخصصی 6) شوك فرهنگي |
مسئول برنامهریزی مرکز آزفا دانشگاه علامه طباطبایی در بخش پایانی سخنان خود به بیان چند مشکل اساسی زبان آموزان در دانشگاهها اشاره کرد:
- زبانآموزان در هر کلاس، در رشتههای مختلفی تحصیل میکنند.
- زبان آموزان در كلاسهاي عمومي نميتوان نيازهاي تماميِ زبانآموزان را در نظر گرفت
- مدرسان زبان فارسی، متخصصان رشتههای تخصصی زبانآموزان نیستند.
- منابع مناسبی بهمنظور آموزش زبان فارسی با اهداف دانشگاهی وجود ندارد.
- بهتر است کتابها بر مبنای نیازهای عمومی زبانآموزان در دانشگاه تدوین شود. (نحوۀ نگارش مقاله، نوشتن علمی، خواندن برای درک مطلب، خواندن برای دریافت جزئیات، شنیدن برای یادداشتبرداری و غیره) که چنین کارهایی تاکنون انجامنشده است.
علی خورسندی طاسکوه سخنران بعدی این نشست مجازی بود. وی در ابتدا بیان کرد: «مهمترین مسئلهای که دانشجویان بینالمللی بهمحض ورود به فرودگاه کشور مقصد با آن مواجه میشوند انطباق فرهنگی و زبانشناختی است و ازآنجاییکه سبکهای آموزشی در دانشگاهها متفاوت است دانشجویان بینالمللی باید به شیوه تدریس اساتید خارجی عادت کنند.»
خورسندی با بیان اینکه درک شرایط دانشجو بینالمللی بسیار مهم است، اظهار کرد: «یکی از مشکلات دانشجویان بینالمللی این است که با همکلاسیهای خود با زبانهای متفاوت ارتباط برقرار کنند بنابراین تدریس و آموزش انطباق فرهنگی باید در دانشگاههای کشور برای آنان شکل بگیرد تا از تأثیرات مخربی که فشار انطباق فرهنگی بر روی روان دانشجویان میگذارد، پیشگیری کنیم.»
عضو هیئتعلمی گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: «نتایج یک پژوهش در آمریکا نشان میدهد ۳۸ درصد دانشجویان بینالمللی بزرگترین مشکل خود را دوری از خانه میدانند و ۳۰ درصد از آنها با مشکلات انطباق فرهنگی و ۲۰ درصد از آنها با مشکلات زبانشناختی مواجه هستند؛ بنابراین دانشگاهها باید برای حل این مسئله سیاستگذاریهای لازم را اتخاذ کنند.»
خورسندی در ادامه عنوان کرد: «مهمترین نقطه برای سیاستگذاری دانشگاهها یادگیری فرهنگی است بنابراین باید برای رفع چالشهایی از قبیل افسردگی و انزوای اجتماعی که دانشجویان خارجی با آن روبهرو هستند متناسب بافرهنگ معیار آنها تفریحاتی را در نظر بگیریم. باید توجه کرد که اگر شوک فرهنگی دانشجویان بینالمللی در دانشگاهها مدیریت نشود صد در صد موجب اختلالات روانی متعدد میشود.»
وی در پایان صحبتهای خود بهعنوان جمعبندی، به 7 چالش محوری و کلیدی که دانشجویان بینالمللی در ایران با آن مواجه هستند اشاره کرد:
1 بینالمللی نبودن زبان فارسی
2 متعادل نبودن اجتماع دانشجویان بینالمللی از تمام نقاط جهان بهطور مثال حضور بسیار کم دانشجویان آمریکای شمالی و کشورهای توسعهیافته در کشور
3 فقدان مراکز مشاوره تخصصی برای راهنمایی و هدایت دانشجویان بینالمللی به لحاظ تحصیلی، شغلی و هیجانی عاطفی
4. مبهم بودن فرایند جذب دانشجو از منظر پیچیدگی و تعدد نهادهای تصمیمگیری
5. پایین بودن شانس شغلی برای دانشجویان بینالمللی
6. با نشاط نبودن محیطهای دانشگاهی ایران هست یعنی فقدان امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی در پردیس دانشگاهها و خوابگاهها
7. ضعف مهارتهای ارتباط که دانشجویان ایرانی در ارتباط با دانشجویان بینالمللی دارند و این نکته بسیار مهمی است این ضعف میتواند ضعف زبانی، ضعف فرهنگی و یا ضعف عاطفی در برقراری ارتباط باشد.
رز فضلی در انتهای در این نشست به بیان تجربیات زیسته خود در دوره حوزه تحصیلی و کاری پرداخت و بیان کرد: «وقتی من بهعنوان دانشجوی بینالمللی وارد کشور فرانسه شدم در ابتدا تجربیات دفعکنندهای داشتم یک دافعه زیادی به خاطر حجم زیادی از تعصب به زبان فرانسه برای من ایجادشده بود اما وقتی وارد دانشگاه شدم آن سنت آکادمیک بهصورت بالقوه به من میگفت که دانستن زبان فرانسه یک امتیاز برای من است و یک مزیت محسوب میشود.»
فضلی در ادامه به فعالیتهای کشور فرانسه در جذب دانشجو به زبان ملی و سیاستهایی که این کشور در مواجهه با زبان آموزان و علاقهمندان به زبان فرانسه در جایجای دنیا دارد، اشاره کرد و اظهار داشت: «در سال 2018 ارزیابی کردند که حدود 132 میلیون دانشجو در دنیا شروع کردند به یادگیری زبان فرانسه با طبقهبندی این افراد به این نتیجه رسیدند 45 درصد از آفریقای شمالی و خاورمیانه، 23 درصد صحرای جنوبی آفریقا و اقیانوس هند 21 درصد اروپایی 8 درصد از قاره آمریکا میآیند و 3 درصد از اقیانوسیه و برای این دستههای متفاوت شروع به ارزیابیهای متفاوتی و اتخاذ سیاستهای آموزشی متفاوت کردند.»
عضو هیئتعلمی پژوهشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه، با بیان اینکه باید از ظرفیتهای یکزبان برای حفظ میراث آن استفاده کرد بیان کرد: «این تلاش برای حفظ میراث زبانی و ترکیب ژئوپلیتیک زبان فرانسه برای من معنادار است فارغ از قالبهای سیاستهای توطئهای، فکر میکنم بهعنوان یک امکان چطور یک کشور میتواند از میراث زبانی خودش استفاده کند تا به تقویت و گسترش آن کمک کند.»
در ادامه وی به بیان تجربه همکاری خود با مرکز همکاریهای بینالمللی دانشگاه علامه طباطبایی پرداخت و عنوان کرد: ما دو نگاه به دانشجویان بینالمللی میتوانیم داشته باشیم دسته اول دانشجویان بینالمللی که به کشور ما بهعنوان کشور میزبان میآیند دسته دوم دانشجویان ایرانی که ما به کشورهای دیگر میفرستیم بهعنوان دانشجویان مهمان در کشور میزبان. جایگاه و موضع ما در پذیرش کشورها بهعنوان میزبان دارای اهمیت است اغلب دانشجویانی که به دانشگاه علامه مراجعه میکنند از کشورهای مثل افغانستان، تاجیکستان و کشورهای عربزبان هستند که زبان انگلیسی ضعیفی دارند و اغلب کشورهای غیرفارسیزبان یا عربزبان که به دانشگاه علامه مراجعه میکنند مثل کشور روسیه و اسپانیا طالب یادگیری زبان فارسی یا ارتقا داشتههای خودشان در زمینه زبان و ادبیات فارسی هستند و کمتر برای تحصیل رشتههای مدیریت و یا علوم سیاسی و… به این دانشگاه میآیند.»
فضلی خاطرنشان کرد: «در موسسه آموزش اکو در دانشگاه علامه طباطبایی که دانشجوی بینالمللی میپذیرد تمامی دروس به زبان انگلیسی تدریس میشود. این موسسه سالیانه حدود 40 نفر بورسیه به کشورهای عضو اکو میفرستد اما متأسفانه تعداد محدودی 2-3 نفر از کشورهای عضو، متقاضی این هستند که دانشجو برای تحصیل به این موسسه بفرستند این موضوع این نکته را در ذهن ما برجسته میکند که مسئله صرفاً آموزش به زبان انگلیسی نیست و در کنار آن باید به موضوعات فرهنگی سیاسی و اجتماعی هم توجه داشته باشیم.»
وی در انتهای سخنان خود با بیان اینکه باید قابلیتها و امکانات زبان فارسی را به رسمیت بشناسیم. تصریح کرد: «ما میتوانیم از قابلیتهای زبان مادریمان برای گسترش حوزه فرهنگی و زبانی خودمان استفاده کنیم مانند کاری که فرانسه برای جذب دانشجویان بینالمللی میکند. میتوانیم آموختن یک یا دو زبان خارجی دیگر نه لزوماً انگلیسی را در دانشگاهها برای دانشجویان و اساتید داخلی با توجه به ویژگیهای رشته تحصیلی و موقعیت دانشگاه الزامی کنیم. در واقع گشودگی هم به روی قابلیتها و امکانات زبان خودمان و هم به روی قابلیتها و امکانات دیگر زبانهای خارجی چه زبان انگلیسی چه زبانهای دیگر با توجه به وضعیت و موقعیتهای موجود داشته باشیم.»